سفارش تبلیغ
صبا ویژن

ناگفته‏هایى از بهائیت

چهارشنبه 88 بهمن 21 ساعت 6:28 عصر
محمود قوچانی- شاید هیچ تحلیلی گویاتر از اسناد موجود در بررسی ماهیت فرقه بهائیت و اقدامات مخرب و انحرافی پیروان آن وجود نداشته باشد. نوشتار حاضر، به بیان ناگفته‌هایی از بهائیت براساس بعضی اسناد اختصاص یافته است.

تاریخ معاصر ایران، ناگفته‏هاى بسیارى دارد که از جمله آن‌ها، نقش مخرّب فرقه بهائیت در تحولات سیاسى، اقتصادى و اجتماعى ایران است و شرح آن فرصتى بسیار گسترده مى‏طلبد. آنچه در این مجال در پى آنیم، اشاره به ناگفته‏هایى از فعالیت این فرقه است.

خوشبختانه، بر اساس اسناد به‌جامانده از دوران رژیم پهلوى، اطلاعات بسیار ارزشمندى از فعالیت‏هاى خیانت‌آمیز سران این فرقه در دسترس محققان و پژوهشگران قرار گرفته است، [1] ضمن اینکه، خاطرات روشنگرانه عده‌ای از مطلعان، نظیر مرحومان فضل‌الله مهتدى معروف به صبحى، عبدالحسین آیتى (آواره سابق)، حسن نیکو و دیگران، که سال‌ها از نویسندگان و مبلغان زبده بهائیت بوده و سپس تائب شده و به دامان اسلام برگشته‏اند، مى‏تواند خلأهاى پژوهشى اسناد را جبران نماید.

نفوذ و فعالیت گسترده بهائیان در سطوح بالاى دستگاه ادارى کشورمان در زمان سلطنت محمدرضا پهلوى بر کسى پوشیده نیست. [2] ضمن اینکه در عصر پهلوى، پیوندهاى مستحکم و آشکارى بین سران این فرقه و رژیم اشغالگر قدس وجود داشت. هم‌زمان با دوران نهضت ملى نفت به بعد، به‌ویژه سال 1332، فعالیت گسترده و سازمان‌دهى‌شده‏اى از طرف بهائیان در کشورمان آغاز شد. متقابلاً در همان سال‌ها واعظ شهیر، مرحوم حجت‏الاسلام فلسفى، در سال 1334 به اشاره و دستور آیت‌الله‌العظمى بروجردى سخنرانی‌های روشنگر و پرشوری علیه بهائیت انجام داد که (به‌رغم مخالفت شدید دسته‌ای از مسئولان عالى‌رتبه رژیم، نظیر اسدالله علم) از رادیو پخش شد و درواقع یکى از عکس‌العمل‌های مهم نیروهاى مذهبى در مقابل گسترش فعالیت فرقه ضاله بود. [3]
اسناد موجود، نکات مهمى از برنامه‏هاى بلندمدت بهائیان در این مقطع را فاش می‌سازد. اولین برنامه بلندمدت فرقه از سال 1332 شروع شد و در 1342 به پایان رسید. با رحلت مرحوم آیت‌الله بروجردى، هم‌زمان با اجراى سیاست‏هاى مورد نظر امریکایى‏ها توسط محمدرضا پهلوى در ایران، بهائیان هم فعالیت‏هاى خود را شدت بخشیدند.

در قسمتى از گزارشى که سال 1344 درباره برنامه ده‌ساله فرقه تهیه (و به نظر شاه هم رسانده) شده چنین آمده است: "... به طورى که فوقاً به عرض رسید، از مفاد نامه‏ها و بخشنامه‏هاى صادره محفل مرکزى چنین استنباط مى‏گردد که هدف نهایى، ازدیاد وابستگان به فرقه بهائى و تا حداکثر امکان نفوذ در تمام قسمت‌ها و نقاط کشور به خصوص در میان مردم دهات و ایلات و عشایر است.... " در دستوراتى که محفل بهائیان صادر کرده بود راهکارهاى رسیدن به اهداف مورد اشاره، ارائه شده بود که از جمله آن‌ها، راه‌اندازى محافل بهائى در نواحى فاقد محفل، و دایر کردن کلاس‌هاى رفع اشکال و نیز گردآورى "هرگونه کتب خطى یا مطبوع که داراى مطالبى درباره افکار و عقاید، روحیات و خصوصیات مرسوم و عادات یا هرنوع اطلاعات دیگرى راجع به عشایر و ایلات" و ارسال آن به مرکز می‌باشد. [4]

از موضوعات جالب توجه، هم‌زمانى پایان برنامه ده‌ساله اول بهائیان با اوج‌گیرى نهضت اسلامى ملت ایران به رهبرى مراجع معظم تقلید و در رأس آن‌ها امام خمینى(ره) است. امام و سایر علما و مراجع، معتقد بودند که سران بهائیت در ایران، عمال اسرائیل‏اند و لایحه انجمن‌هاى ایالتى و ولایتى (مصوّبه دولت عَلَم) بیشتر براى هموار ساختن راه نفوذ این فرقه در کشور طراحى شده است: "حساسیت موضوع، زمانى روشن مى‏شود که دانسته شود بهائیان، ایران را بعد از اسرائیل دومین سرزمین بهائیان، و آن را مرکز قیام و تسخیر جهان مى‏دانستند. آن‌ها با چاپ نقشه ده ساله خود اهمیت ایران را براى بهائیان نشان دادند. "[5]

در بهار سال 1342 دوهزار نفر زن و مرد بهائى با مساعدت دولت ایران (یعنى همان کابینه اسدالله علم، که به دستور امریکا، قیام ملت در 15 خرداد همین سال را به خاک و خون کشید) از طریق فرودگاه مهرآباد به لندن رفتند تا در هشتم اردیبهشت در یک اجتماع پانزده‌هزار نفرى براى معارفه گروه نُه نفرى رهبرى این فرقه شرکت جویند. [6]
اقدام نادرست و خلاف شرع و عرفى که خروش اعتراض‌آمیز امام خمینى را به دنبال داشت: "از چیزهایى که سوء نیت دولت حاضر را اثبات مى‏کند، تسهیلاتى است که براى مسافرت دوهزار نفر یا بیشتر از فرق ضاله قائل شده است و به هر یک پانصد دلار ارز داده‏اند و قریب 1200 تومان تخفیف در بلیط هواپیما داده‏اند، به مقصد آنکه این عده در محفلى که در لندن از آن‌ها تشکیل مى‏شود و صد درصد ضدّ اسلامى است شرکت کنند. در مقابل براى زیارت حجاج بیت‌الله الحرام چه مشکلات که ایجاد نمى‏کنند و چه اجحافات و خرج‌تراشی‌ها که نمى‏شود"؟![7]

پنج روز پس از سرکوب خونین قیام پانزده خرداد نیز محفل ملى بهائیان تهران نامه تشویق‏آمیزى به تیمسار سرتیپ پرویز خسروانى (فرمانده ژاندارمرى ناحیه مرکز در زمان کشتار پانزده خرداد، و بعدها آجودان فرح، معاون نخست‌وزیر و رئیس سازمان تربیت بدنى، و نیز مدیرعامل باشگاه تاج بعد از بازنشستگى) نوشت و طىّ آن، قیام حق‏طلبانه ملت مسلمان به رهبرى مراجع معظم تقلید و در رأس آنان امام خمینى را "تجاوز اراذل و اوباش و رجاله" و "سوء عمل جهلاى معروف به علم"! نامید و ضمن "تقدیر" از "زحمات و خدمات و سرعت عمل تیمسار" نوشت: "تاریخ امر بهائى آن جناب را در ردیف همان چهره‏هاى درخشان و نگهبان مدنیت عالم انسانى ثبت و ضبط خواهد نمود"![8]

در چنین شرایطى بود که امام خمینى، در پیام‌ها و اعلامیه‏هاى کوبنده خویش بهائیان را عمال اسرائیل یاد کرد و با روشنگری‌های خود، خواب خوش آن‌ها، و قدرت‌هاى مستبد و جهان‌خوار حامى‌شان در داخل و خارج کشور را، برآشفت: "این جانب حسب وظیفه شرعیه به ملت ایران و مسلمین جهان اعلام خطر مى‏کنم. قرآن کریم و اسلام در خطر است. استقلال مملکت و اقتصاد در معرض قبضه صهیونیست‏هاست که در ایران به شکل حزب بهائى ظاهر شدند و مدتى نخواهد گذشت که با این سکوت مرگبار مسلمین، تمام اقتصاد این مملکت را با تأیید عمال خود قبضه مى‏کنند و ملت مسلمان را از هستى در تمام شئون ساقط مى‏کنند. تلویزیون ایران پایگاه جاسوسى یهود است. [9] و دولت‌ها ناظر آن هستند و از آن تأیید مى‏کنند. ملت مسلمان تا رفع این خطرها نشود سکوت نمى‏کنند و اگر کسى سکوت کند، در پیشگاه خداوند قاهر، مسئول... است. "[10]

به گواه اسناد موجود، محفل بهائیت، براى رسیدن به اهداف مهم‌تر خویش، برنامه دیگرى تهیه کرد که اجراى آن از اواخر سال 1343، یعنى پس از تبعید امام (به جرم مخالفت با کاپیتولاسیون) آغاز گردید. برنامه دوم بهائیت، که نُه ساله بود، تا سال 1354 ادامه یافت و مى‏توان گفت که در طول این برنامه، با حمایت شاه، امریکا و اسرائیل، تمامى ارکان رسمى کشور در اختیار بهائیان قرار گرفت. در 1351 طبق اسناد ساواک، 112 تن از امراى ارتش، شهربانى و ژاندارمرى از بهائیان بودند. "بهائیان در مدت کوتاهى چنان رشد کردند و مشاغل حساس را به اشغال خود درآوردند که در کابینه هویدا نُه وزیر بهائى" حضور داشتند. [11]

از اسناد و گزارش‌هاى موجود در مرکز اسناد انقلاب اسلامى چنین روشن مى‏شود که هر چه دوران شروع انقلاب اسلامى نزدیک‏تر مى‏شد نفوذ روزافزون و همه‌جانبه این فرقه استعمارى در تمامى ارکان حکومت افزون‌تر می‌گشت.

به علاوه جسارت و جرئت بهائیان در سطح جامعه و مجامع دانشگاهى افزایش مى‏یافت، تا جایى که به وابستگى خود به بیگانگان افتخار می‌کردند و از بیان علنى این امر ابایى نداشتند. در گزارش زیر از سال 1356 آمده است: "طبق اطلاع، اخیراً شخصى به نام شهرام عیسى‌خانى، دانشجوى سال اول ریاضى دانشکده علوم دانشگاه آذرآبادگان، در کلاس درس، سایر دانشجویان را به قبول مسلک بهائیت تشویق و چنین اظهار مى‏دارد که دولت شوروى و انگلیس مخفیانه به بهائیان پول مى‏دهند که تا کمیته بهائیان را تقویت کنند. ما نیز افراد بهائى، به‌ویژه اشخاصى را که به این مسلک بپیوندند از نظر تأمین مسکن و کمک‌هزینه زندگى حمایت و کمک مى‏کنیم. "[12]

در همین زمینه، گزارش بسیار جالبى از جلسه بهائیان شیراز وجود دارد که مراحل پیشرفت و اهداف واقعى فعالیتبهائیان در ایران و خواسته اصلى ایشان را به‌خوبى نشان مى‏دهد. قسمتى از گزارش ساواک از سخنان فردى بهائى به نام ولى‌الله لقمانى چنین است: "اکنون از امریکا و لندن صریحاً دستور داریم در این مملکت مد لباس و یا ساختمان‏ها و بى‏حجابى را رونق دهیم که مسلما[نا]ن نقاب از صورت خود بردارند. به طورى که من مطالبى در منزل آقاى معتمد قرائت کردم و تمام دختران و پسران بهائى خوشحال شدند. "

راهکارهایى که فرد بهائى فوق ارائه داده جالب است: "در ایران و کشورهاى مسلمان دیگر هرچه بتوانید با پیروى از مد و تبلیغات، ملت اسلام را رنج دهید تا آن‌ها نگویند امام حسین[ع‏] فاتح دنیا بوده و على[ع‏] غالب دنیا. البته بهائیان هم تصدیق دارند، ولى نه براى قرن اتم؛ اتمى که به دست بهائیان درست مى‏شود، اسلحه و مهمات به دست نوجوانان ما در اسرائیل ساخته مى‏شود. این مسلمانان آخر به دست بهائیان از بین مى‏روند و دنیاى حضرت بهاء‌الله رونق مى‏گیرد"![13]

در ادامه، چند سند تاریخى در خصوص برنامه اول و دوم بهائیت در کشورمان در دهه‏هاى 1340 و 1350 شمسى آورده شده است:

سند شماره 1:
نسخه شماره چهار و چهار یک
به 20 هـ 4[14]
از 321
شماره: 1242/321
تاریخ: 5/4/48
گیرندگان: 302ــ310
موضوع: فعالیت بهائیان

به قرار اطلاع، در جلسه هفتگى مورخ 25/4/48 بهائیان که در خیابان سبلان کوچه کرمى پلاک 27 تشکیل گردیده بود، شخصى به نام واحدیان ضمن صحبت درباره امور مذهبى اظهار داشته است: "کارهایى که اکنون به دست اعلیحضرت همایون شاهنشاه آریامهر صورت مى‏گیرد هیچ کدامش روى اصول دین اسلام نیست، زیرا خود شاه به تمام دستورات بهائى آشنایى دارد و حتى ایشان با اشرف پهلوى در دوران کودکى در مدرسه بهائیان در خیابان امیریه که در آن زمان از مدارس عالى تهران بود درس خوانده‏اند و دلیلش آن است که عکس آن زمان‌ شاه و اشرف هم‌اکنون موجود است که ایشان ایستاده‏اند و قبل از اینکه به کلاس درس بروند دعا مى‏خوانند. حالا مردم احمق مى‏گویند شاه بهائى است؛ چکار مى‏توانند بکنند. فلسفى بالاى منبر مى‏گوید شاها مواظب باش ببین دکتر شما چه شخصى است، کارها را به دست بهائیان ندهید. ولى این گفتار اثرى ندارد ــ هم‌اکنون تیمسار صنیعى، وزیر جنگ، و تیمسار شیرین‌سخن بهائى هستند و هرچه نزدیک‌تر شوید مى‏بینید که چه کارهاى مهمى به دست بهائیان است. چرا؟ براى اینکه آن‌ها بیشتر مى‏فهمند."

تحقیق پیرامون موارد زیر مورد نیاز است:
1ــ تعیین صحت و سقم موضوع؛ 2ــ واحدیان شناسایى و مشخصات بیشترى از وى اعلام دارند؛ 3ــ گردانندگان جلسات مزبور چه کسانى هستند و هدف از تشکیل این جلسات آیا جنبه مذهبى دارد یا فعالیت‌هاى دیگرى در پوشش مذهب [است؟]؛ 4ــ در جریان جلسات مورد بحث قرار گرفته و نتیجه را به موقع اعلام دارند. [15]

سند شماره 2:
طبقه‌بندی حفاظتی: خیلی محرمانه
گزارش خبر
صفحه یک از یک
صفحه شماره یک از چهار
1ــ به: 321
2ــ از: 7 هـ[16]
3ــ شماره گزارش: 7596/ هـ
4ــ تاریخ گزارش: 18/2/50
منبع: 1699
تاریخ وقوع: 11/2/50
تاریخ رسیدن خبر به منبع: 11/2/50
تاریخ رسیدن خبر به رهبر عملیات محل: 12/2/50
موضوع: بهائیان

جلسه‏اى با شرکت نُه نفر از بهائیان ناحیه 15 شیراز در منزل آقاى فرهنگ آزادگان و زیر نظر آقاى لقمانى تشکیل گردید. بعد از قرائت‌نامه، آقاى ولى‌الله لقمانى در مورد ادیان جهان و آمار آن‌ها و شهداى بهائیت سخن گفت. وى اضافه کرد آقایان بهائیان بهتر است بیشتر مطالعه نمایند و از روى حقیقت قضاوت کنند تا بفهمند معنى بهائیت که امروز آزادى بیشترى دارند یعنى چه؟

در زمان قدیم، احبّاء نمى‏توانستند بگویند ما بهائى هستیم و نمى‏توانستند تبلیغ کنند. اگر هم مبارزه‏اى مى‏نمودند، فوراً آن‌ها را مى‏کشتند، لیکن اکنون آن تعصب‌ها کنار گذاشته شده است. اکنون از امریکا و لندن صریحاً دستور داریم در این مملکت مد لباس و یا ساختمان‌ها و بى‏حجابى را رونق دهیم که مسلما[نا]ن نقاب از صورت خود بردارند. به طورى که من مطالبى در منزل آقاى معتمد قرائت کردم و تمام دختران و پسران بهائى خوشحال شدند. در ایران و کشورهاى مسلمان دیگر هر چه بتوانید با پیروى از مد و تبلیغات، ملت اسلام را رنج دهید تا آنها نگویند امام حسین[ع‏] فاتح دنیا بوده و على[ع‏] غالب دنیا. البته بهائیان هم تصدیق دارند ولى نه براى قرن اتم؛ اتمى که به دست بهائیان درست مى‏شود، اسلحه و مهمات به دست نوجوانان ما در اسرائیل ساخته مى‏شود. این مسلمانان آخر به دست بهائیان از بین مى‏روند و دنیاى حضرت بهاء‌الله رونق مى‏گیرد.

نظریه یکشنبه: [17] اظهارات شنبه مورد تأیید است. دریانی.
نظریه چهارشنبه: صحت اظهارات شنبه مورد تأیید است.
نظریه 7/ هـ ــ نظریه چهارشنبه مورد تأیید است. م
بایگانی شود.... [18]

پی‌نوشت‌ها
[1]ــ رک: آرشیو مرکز اسناد انقلاب اسلامی، پرونده بهائیت.
[2]ــ محمدحسن رجبی، زندگی‌نامه سیاسی امام‌خمینی، مرکز اسناد انقلاب اسلامی، 1377، ص231
[3]ــ برای شرح ماجرا رک: خاطرات و مبارزات حجت‌الاسلام فلسفی، ویرایش علی دوانی، محمد رجبی و محمدحسن رجبی، تهران، مرکز اسناد انقلاب اسلامی، 1376، ص190 به بعد.
[4]ــ آرشیو مرکز اسناد انقلاب اسلامی، پرونده بهائیت در آذربایجان.
[5]ــ روح‌الله حسینیان، سه سال مرجعیت شیعه در ایران (1343ــ1341)، تهران، مرکز اسناد انقلاب اسلامی، چاپ دوم، 1384، ص179؛ عنوان نقشه ده‌ساله چنین نوشته شده است: "وقت قیام و خروج و هجوم و جوش و خروش و کفاح و تسخیر مدن و فتح اقطار و غلبه بر جهان و جهانیان است (شوقی افندی)، وظایف 19گانه محفل روحانی ملی ایران در اجرای نقشه ده‌ساله. " (رک: سند شماره 3)
[6]ــ محمدحسن رجبی، همان، صص278ــ277
[7]ــ امام‌خمینی، صحیفه نور، مرکز مدارک فرهنگی انقلاب اسلامی، 1361، ج1، ص44
[8]ــ رک: سیدحمید روحانی، نهضت امام‌خمینی، ج1، تهران، عروج، چاپ 15، 1381، ص 1516، سند شماره 266
[9]ــ می‌دانیم که تلویزیون ایران، در عصر پهلوی، پیش از آنکه در اختیار دولت قرار گیرد، در تملک حبیب ثابت، بهائی سرمایه‌دار و صهیونیست‌مآب مشهور، قرار داشت.
[10]ــ امام‌خمینی، همان، ج1، ص34
[11]ــ روح‌الله حسینیان، همان، صص186ــ185
[12]ــ آرشیو مرکز اسناد انقلاب اسلامی، پرونده بهائیت آذربایجان، سند شماره 1030 ــ 21 ــ 55 به تاریخ 7/3/1356
[13]ــ روح‌الله حسینیان، همان، ص183، سند شماره 13
[14]ــ "20 هـ"، اداره ساواک تهران؛ 310، دفتر اداره یکم عملیات و بررسی (وابسته به اداره کل سوم: "امنیت داخلی" سازمان ساواک؛ و 321 نیز اداره دوم عملیات و بررسی آن سازمان، بخش دانشگاه تهران است.
[15]ــ آرشیو اسناد مرکز اسناد انقلاب اسلامی.
[16]ــ مقصود از 7 هـ ساواک استان فارس است.
[17]ــ شنبه، منبع نفوذی ساواک؛ و چهارشنبه، رئیس سازمان اطلاعات و امنیت منطقه و رئیس اداره کل ساواک است. مقصود از 7 هـ نیز ساواک استان فارس است.
[18]ــ آرشیو مرکز اسناد انقلاب اسلامی، پرونده بهائیت تهران.



قلم نگار : راوی | بیسیمچی [ قلم]

و بالاخره هواپیما به زمین نشست...

سه شنبه 88 بهمن 20 ساعت 2:23 عصر

روزهای پیروزی در راه بود.


همه جا حرف از امام بود.امام آمد...


تیتر اصلی روزنامه ها هم همین بود: " امام آمد!"


دیگر کسی نه از راهپیمایی می ترسید،


نه از پخش کردن عکسهای امام،


نه از هیچ چیز دیگری.


همه لحظه شمای می کردند برای ورود امام به ایران


حتی زمین و آسمان!


بالاخره دوران تاریک فراق به سر رسید.


چه روزهایی بود آن روزها...



قلم نگار : راوی | بیسیمچی [ قلم]

پیوند شهادت با انتظار

دوشنبه 88 بهمن 19 ساعت 5:5 عصر

                                            

مقدمه :

- شهادت میوه انتظار است.
- انتظار میوه و ثمره ترویج فرهنگ ایثار و شهادت است.
1- آیا فرج قابل تأخیر و تعجیل است یا خیر؟( بلا در فرج صورت می گیرد یا خیر؟) جواب مثبت است.
2- فرج محصول اراده صرف الهی نیست بلکه محصول اراده خدا به ضمیمه اراده جمیع انسان ها هم هست.( ان الله لا یغیر ما بقوم...)
3- ضرورت برداشت درست از آخرالزمان( نه این که بین فرج و قیامت فاصله ای نباشد.) بلکه فرج و ظهور در واقع
4- یملاء الارض قسطا و عدلا کما ملئت ظلما و جورا یعنی چه؟
- همه عالم سیاه از ظلم باشد.
- همه عالم سیاه از ظلم ولی دریچه ای از نور عدل وجود داشته باشد.
( شهدا گروهی اند که در زمان ظلم و جور، وجودشان سرشار از قسط و عدل است.)
5- چرا بعد از مرگ سلیمان علیه السلام حکومت بنی اسرائیل سقوط کرد ولی بعد از شهادت امام زمان( عج) این گونه نخواهد شد؟
( چون بشر در آستانه ظهور حتی در حداقل آن قدر رشد می کند که تحمل ادامه حکومت حضرت را دارد.)
6- یاران امام زمان( عج) ویژگی هایی دارند که شهدا بهترین مصادیقند: نجبا- فقها- حافظان قرآن.
7- باید کاری کرد که مفاهیمی چون انتظار، حلم، سکوت،زهد، ظلم ستیزی، شهادت طلبی، دفاع، جهاد، صبر،... جایگاه مثبت و با ارزشی مثبت خود را پیدا کند.
در نتیجه اوج کمالات مقدمه ظهور، مفهوم شهادت طلبی و به کار بردن آن است.
8- ظهور و فرج امام زمان( عج) بستگی به ظهور و فرج ما دارد.( قیام لله با اتکال به خدا- نظر امام در عدم شرط داشتن قدرت)
در تکلیف الهی? توجه به نصرت، مدد، قوت الهی در انجام تکالیف? فرج و ظهوری که مقدمه فرج و ظهور امام شود.
9- هم چنان که هر توبه انسان بین دو توبه الهی است هر اراده انسان هم بین دو اراده الهی است.
10- اوج کمالات باید برای همان عده اندک تحصیل شود تا ظهور را درک کنند( کدهای ارائه شده در روایات و دعای عهد)
11- مواظبت بر عدم سبقت دشمنان در فهم نشانه های ظهور قبل از منتظران
12- صفت مشترک عوام و خواص، فقدان فرهنگ سازمانی استدر حالی که آمادگی قبل از ظهور، آمادگی سازمانی است.
فرهنگ سازمانی :
الف- تبعیت
ب - ولایت پذیری
ضعف مختص خواص، نداشتن تفکر سیستمی است.
13- سه هبوط برای انسان:
- هبوط آدم
- نظرات امام در ابواب مختلف
- هبوط بنی اسرائیل
- قضیه دبستان در کانادا برای تربیت نخست وزیری
- هبوط بعد از تصیفه
14- امام زمان( عج) یاران خود را تربیت می کند.



قلم نگار : راوی | بیسیمچی [ قلم]

انتظار فرج و تحصیل مقدمات آن

شنبه 88 بهمن 17 ساعت 7:47 عصر

                                                                 انتظار فرج و تحصیل مقدمات آن

                                              

ما باید انتظار فرج حضرت غائب ـ عجّل اللّه تعالى فرجه الشّریف ـ را داشته باشیم، و فرجش را فرج عموم بدانیم، و در هر وقت و هر حال باید منتظر باشیم، ولى آیا مى شود انتظار فرج آن حضرت را داشته باشیم، بدون مقدمات و تحمّل ابتلائاتى که براى اهل ایمان پیش مى آید؟!
با این حال، چه اشکالى دارد که تعجیل فرج آن حضرت را با عافیت بخواهیم، یعنى این که بخواهیم بیش از این بلاها که تا به حال بر سر مؤمنین آمده، بلاى دیگرى نبینند؟!
زیرا در روایت آمده است:

وقتى سفیانى خروج مى کند، هر کس نام على، فاطمه، حسن و یا حسین را دارد مى کشد.
پس از این که عدّه اى کشته مى شوند، بقیّه مى گویند:
پدران و مادران ما گناه کرده اند و این اسم ها را بر ما گذاشته اند، ما چه تقصیر داریم.
 در این جا سفیانى تفضّل مى کند! و به افراد خود دستور مى دهد از کشتن صاحب بعضى از نام ها خوددارى کنند، ولى صاحب بعضى از نام ها را بکشند! چنان که زمانى یهودى ها اگر مى دیدند صاحب شناسنامه، شیعى است، فورا او را مى کشتند!
 الآن هم منتظر دستورند!
در هر حال، باید منتظر فرج باشیم ولى با مقدمات آن؛ ولى مى دانیم که ضعیفیم و طاقت ابتلائات سخت را نداریم، لذا
از خدا بخواهیم که شیعه بعد از این دیگر به ابتلائات بیشتر، مبتلا نشود. و اهمّ مقدّمات انتظار فرج را که توبه و طهارت از گناهان است، تحصیل کنیم.



قلم نگار : راوی | بیسیمچی [ قلم]

وظایف منتظران حقیقی

شنبه 88 بهمن 17 ساعت 7:7 عصر

 وظایف منتظران حقیقی

وظایف منتظران حقیقی (6)

معرفت خود را نسبت به امام زمان(عج) بیشتر کنیم

شیعه و سنی از پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله نقل کرده اندکه:
مَن ماتَ وَ لَم یَعرف اِمام زَمانِهِ ماتَ میتَهً جاهِلیه (?)
آنکه بمیرد و حال آنکه امام زمان خویش را نشناخته باشد به مرگ جاهلیت مرده است( گویی از اسلام بهره ای نبرده است)
روایات زیادی از معصومین (ع) ذر اهمیت شناخت و معرفت نسبت به امام و پیشوایان زمان واد شده است؛ به گونه ای که بعضی از روایات کسب معرقت را شرط پذیرش عبادات می دانند. همانگونه که امام صادق(ع) در بیان آیه ی « وَ لله الاسماءُ الحُسنی فاَدعوهُ بها» فرمود: «به خدا قسم! ما آن اسماء حسنای الهی هستیم که خداوند هیچ عملی را از بندگان نمی پذیرد، مگر با شناخت و معرفت ما»(?).
امام محمد باقر(ع) نیز در همین زمینه می فرماید:« به خدا سوگند! اگر کسی از شرک توبه کند، و به خداوند در روز قیامت ایمان بیاورد، و اعمال شایسته انجام دهد، اما به ولایت و محبت و شناختن فضل ما هدایت نیابد، آنها هیچ فایده ای به او نمی بخشد»(?).
با توجه به این احادیث و سایر احادیثی که از پیامبر اکرم(ص) و ائمه ی معصومین (ع) بیان شده است، معرفت و شناخت پیشوای زمان یعنی حضرت مهدی ( عجل الله تعالی فرجه الشریف) بر هر فردی واجب است.

مقصود از شناخت و معرفتی که ائمه بر آن تاکید فرموده اند،شناخت ولی خدا و جانشین پیامبر اکرم(ع) در هر دوره به نام، نسب و خصوصیات می باشد. یعنی بدانیم امام مفترض الطاعه، و خلیفه ی خدا در زمین و جانشین رسول خدا(ع) در هر زمان کیست؟ و ولایتش چگونه است؟ و وظیفه ی ما در قبال او چیست؟ چرا که معرفت او کلید تمام ابواب خیر و سعادت و رحمت می باشد.
بدیهی است چنین شناختی وقتی می تواند در زندگی فردی و اجتماعی منشأ اثر و تحول گیرد و ما را به سر منزل مقصود رهنمون سازد، که با اطاعت محض و پذیرش قلبی همراه باشد. و الا بوده اند بسیاری از کسانی که در زمان خود ائمه (ع) آنها را به خصوصیات و نام و نسب می شناختند اما بعلت نپذیرفتن ولایت، و اطاعت نکردن از آنها گمراه شدند.
سلیم بن قیس از امیر مومنان حضرت علی علیه السلام پرسید: کمتر چیزی که آدمی به آن گمراه می شود چیست؟
حضرت فرمودند: آن است که نشناسد کسی را که خداوند اطاعت او را امر کرده، ولایت و محبت او را واجب گردانیده، او را حجت خود در زمین قرار داده و گواه خود بر خلق نموده است.
پرسید: یا امیر مومنان، ایشان کیستند؟
فرمود: کسانی هستند که خداوند اطاعت آنها را مقرون به اطاعت خود و پیغمبرش نموده، و فرموده است" « اطیعو الله و اطیعوا الرسول و اولی الامر منکم»(?)
پس سلیم سر مبارک حضرت را بوسید و گفت : برای من (مطلب) را واضح کردی، و غم از دل من برداشتی و هر شکی که در دل من بود بر طرف نمودی(?)
نکته ی بسیار مهمی که باید به آن توجه داشت این است که شناخت و معرقت نسبت به ججت خدا جز با عنایت خداوند حاصل نمی شود، لذا باید از درگاه الهی توفیق شناخت و معرفت امام زمان(ع) را در خواست کنیم، همانگونه در دعایی که خواندن آن نیز در عصر غیبت تاکید شده آمده است:
اللهم عرفنی نفسک ...
بار الها ! خودت را به من بشناسان که اگر خود را به من نشناسانی پیغمبرت را نخواهم شناخت، پروردگارا ! پیغمبرت را به من بشناسان که اگر پیغمبرت را به من نشناسانی حجت تو را نخواهم شناخت. بار الها حجت خود را به من بشناسان که اگر حجتت را به من نشناسانی از دینم گمراه می گردم. خداوندا ! مرا به مرگ جاهلیت نمیران و دلم را (از حق) پس از آنکه هدایتم فرمودی منحرف مگردان. (?)

پی نوشت ها :

1- بحارالانوار، ج51، ح7، ص 160
2- ترجمه مکیال المکارم ج1، ص31
3- امالی شیخ طوسی، ص 259
4- نساء 59
5- معانی الاخبار، ص394
6- مفاتیح الجنان، دعا در غیبت امام زمان(ع)



قلم نگار : راوی | بیسیمچی [ قلم]

<   <<   6   7   8   9   10      >

سنگر پشتیبانی

جزیره خضرا افسانه یا...
بهجت عارفان
اصحاب کهف و مفهوم انتظار
دوست دارید با نمادهای شیطان پرستی آشنا شوید؟
[عناوین آرشیوشده]