سفارش تبلیغ
صبا ویژن

(صوفیْه)منصور حلْاج که بود؟

چهارشنبه 88 بهمن 28 ساعت 12:53 عصر
adyan-tas9.jpg

یکی از جنجالی ترین چهره های تصوف ، حسین بن منصور حلّاج است. وی کسی است که اولین شطحیات را گفت و به خاطر بسیاری از انحرافاتی که وارد دین کرد، توسط علمای شیعه و سنی وقت تکفیر و بر دار شد.
متاسّفانه صوفیان همیشه سعی نموده اند که حلاج را تطهیر نمایند و مخالفان وی را به قشری گری متّهم کنند. صوفیان از جریان کشته شدن حلاج نهایت بهره برداری را کردند و داستانهای زیادی در این مورد ساختند که از آن می توان به هلوکاست صوفیه تعبیر کرد.

بزرگان علمای شیعه تا کنون از مخالفان منصور حلاج بوده اند. اتهام حلاج فقط این موضوع نبود و در دادگاه وی مسائل زیادی طرح شد.
برخی از اتهامات حلاج بدین شرح است:
1) سحر و جادوگری : عروس حلاج در دادگاه چهل مورد از آنها را نقل کرده است که در کتاب « تراژدی حلاج » بسیاری از آنان مطرح شده است.
2) ادعای خدایی : دکتر زرین کوب در کتاب « جستجو در تصوف ایران ص 132 » می نویسد : نامه ای در منطقه ای به نام دینِوَر کرمانشاه از یک مرید وی به دست آمد که حلاج در آن نوشته بود : از « رحمن رحیم به فلان بن فلان »
3) تبدیل عبادات به ویژه حج : وی برای مریدانش جایگزین درست کرده بود؛ که به جای رفتن به مکّه در خانه احرام کنید و در جایی نیّت و به جای حج آنجا را طواف کنید.
(مصائب حلاج/ص153)
4) دفاع از شیطان و فرعون : حلاج می گوید ، صاحب من و استاد من ابلیس و فرعون است ؛ به آتش بترسانیدند ابلیس را ، از دعوی خود بازگشت. فرعون را به دریا غرق کردند و از دعوی خود بازگشت. فرعون از روی کشفی که از خدا پیدا کرده بود ، ادّعای ربوبیت کرد.
(الطوامیس/ص51)

نظرات مرحوم امام خمینی(ره) در مورد حلاج:

صوفیان و عده ای از مخالفین تصوف سعی نموده اند بیتی که در آن حضرت امام(ره) می فرمایند:

«همچو منصور خریدار سر دار شدم» را به عنوان دفاع ایشان از تصوف و حلاج ذکر کنند؛ اما آیا واقعا اینگونه است؟

در پاسخ باید گفت که در ادبیات فارسی منصور نماد مقاومت، هر چند در راه باطل شده که در راه عقیده خود بر سردار رفت. از این رو در اشعار این گونه استفاده می شود و می توان نظر حضرت امام خمینی (ره) را این چنین تعبیر کرد، مانند حاتم طایی که به کرم مشهور شده است.

مخالفت های ایشان(مرحوم امام خمینی-ره-) با حلاج و شطحیات در سایر آثار و اشعار ایشان، نشانه این موضوع است.

 

ایشان در شعری خطاب به حلاج می فرمایند:

گر تو آدم زاده هستی علّم الاسماء چه شد       قاب قوسینت کجا رفته است أو أدنی چه شد؟

بر فراز دار فریاد اناالحق می زنی                      مدعی حق طلب انیت و انا چه شد؟

مرشد از دعوت به سوی خویشتن بردار دست     لا الهت را شنیدستم ولی الّا چه شد؟

 

ایشان در جای دیگر می فرمایند:

از صوفی ها صفا ندیدم هرگز              زین طایفه من وفا ندیدم هرگز

زین مدعیان که فاش انا الحق گویند     با خود بینی فنا ندیدم هرگز

*************

تا کوس انا الحق بزنی خودخواهی       در سرّ هویتش تو ناآگاهی

بردار حجابِ خویشتن از سرِ راه           تا بودن آن هنوز اندر راهی

*************

گر نیست شوی کوس انا الحق نزنی    با دعوی پوچ خود معلق نزنی

تا خودبینی تو، مشرکی بیش نیی       بی خود بشوی که لاف مطلق نزنی

و در بیتی دیگر سروده:

فریاد انا الحق ره منصور بود                  یارب مددی که فکر راهی بکنیم

اما از علماى شیعه، کسانى که به مخالفت با منصور حلاج برخاسته‏اند، عبارتند از:

1. شیخ ابو القاسم حسین بن روح، سومین وکیل خاص امام ‏زمان(علیه السلام) است.

2. شیخ مفید (413-336 ق) که به حق هر چه براى شیعه ‏مانده از زحمات او است. حتى مخالفان نیز او را مجدد شیعه در رأس سده چهارم ‏دانسته‏اند.

3. شیخ محمد بن ابى یعقوب معروف به ابن ندیم بغدادى (متوفى بعد از 377 ق).

4. شیخ على بن حسین بن موسى بن بن بابویه قمى، پدر مرحوم صدوق که‏امام زمان(علیه السلام) براى او در توقیعى دعا نموده و او را ستایش کرده است.

5. شیخ الطائفة محمد بن حسن طوسى (460-385 ق) که ‏حلقه اتصال متقدمین و متأخرین به شمار می‏آید و غالب علوم از ناحیه او به دست‏ ما رسیده است.

6. ابوسهل اسماعیل بن على نوبختی (متوفى 402 ق) صاحب کتاب فرق ‏الشیعه.

7. دیگر علمای بنام شیعه، همچون مقدس اردبیلی.



قلم نگار : راوی | بیسیمچی [ قلم]


سنگر پشتیبانی

جزیره خضرا افسانه یا...
بهجت عارفان
اصحاب کهف و مفهوم انتظار
دوست دارید با نمادهای شیطان پرستی آشنا شوید؟
[عناوین آرشیوشده]